میدونی ترس مثل آتیشه، اگه کنترلش نکنی میسوزونتت… آره میسوزونتت

قسمت ۱:
من یه دونه اسلحه میخوام/ باید با دنیا تسویه کنم
باید برگردم به اصلی خودم/باید بکشم مارای زنگی دورمو

 ادامه مطلب...

کلـافم با حرارت بدنم ، به تو میدم علامت // همه کارامو گذاشتم برا بعد

بد عادت شدم نیا عیادت من // من ترسم برادر مرگ ، رفتم فرا تر از درد

هستم در حالت جنگ // اما خستم درا بستس

 ادامه مطلب...

امروز یه روز عالیه باید سر صبح بری توی ماشینت

تو از پارکینگ قصرت میای بیرون بهت میده این نظم اشتیاق

وقتی از کنار مردم رد میشی میگن بوی عطرش میاد

برای دیدن مطلب لطفا عضو شوید

 ادامه مطلب...

ولومو یه ذره ببر بالا

آهنگا رو میشنوه ، ویدئوها رو میبینه فکر میکنه خبریه
رنگ و لعابو میبینه فکر میکنه بچه مایه ایم

هو گوش کن

پول شعر نبود پس مجبور بودم که شاعر بشم
آهنگساز گرون بود پس باید یه اهنگساز ماهر بشم بشم

 ادامه مطلب...

 

تتلو
سر صبح ها وقتی در میاد آفتاب    من با توام دوباره پادشام

سر صبح ها وقتی در میاد آفتاب    من با توام دوباره پادشام

پیشرو

ازت میخوام از کنارم نری    بازم بریم جاده ببینیم غروب آفتابو کــامل

شروع کنیم کارا رو تازه ، با خریدا مثه سابق    بریم تو کلیسامون با عشق

ایندفعه نمیشه بلیطامون باطل    نمیمونیم بیمار و ساده تو ساحل

 

 ادامه مطلب...

 

پیشرو

این روزا حال من یه جوره دیگـــــــس                             غمگینم وقتی به خونه میرـــــــــــم

 

دلهره بغض نمیاره که راحت شـــــــم                              همش با کاغذم درگیرــــــــــــم

 

 

چوب خط

 

دوباره یه غمی ته بغض صدامه  میشکونمش دِ ولی اگه عقده بزاره

که تو سه سال مثه یه مرده به ظاهر با چشای باز خیره به یه نقطه نگاهت

 ادامه مطلب...